معنی فارسی collyrie
B1collyrie به معنای نوعی پماد یا دارو برای درمان تحریکات در نواحی خاص است.
An ointment or salve used for treating irritation, particularly in eyes or skin.
- NOUN
example
معنی(example):
کالیری برای کاهش تحریک استفاده میشد.
مثال:
The collyrie was applied to relieve irritation.
معنی(example):
او یک کالیری برای وضعیت چشمی بیمار تهیه کرد.
مثال:
He prepared a collyrie for the patient’s eye condition.
معنی فارسی کلمه collyrie
:
collyrie به معنای نوعی پماد یا دارو برای درمان تحریکات در نواحی خاص است.