معنی فارسی colonialness

B1

ویژگی یا حالت استعماری، به صفاتی اشاره دارد که نشان‌دهنده یک نظام استعماری یا تأثیر آن بر جوامع است.

The state or quality of being colonial; characteristics of a colonial system.

example
معنی(example):

استعماری بودن سیاست‌ها در اجرای آنها مشهود بود.

مثال:

The colonialness of the policies was evident in their implementation.

معنی(example):

منتقدان علیه استعماری بودن قوانین جدید اعتراض کردند.

مثال:

Critics spoke out against the colonialness of the new laws.

معنی فارسی کلمه colonialness

: معنی colonialness به فارسی

ویژگی یا حالت استعماری، به صفاتی اشاره دارد که نشان‌دهنده یک نظام استعماری یا تأثیر آن بر جوامع است.