معنی فارسی colonnaded

C1

دارای ردیف یا مجموعه‌ای از ستون‌ها که معمولاً برای حمایت یا تزئین استفاده می‌شود.

Having or adorned with columns, typically used to provide support or decoration.

example
معنی(example):

ساختمان ورودی زیبایی با ستون‌های متعدد داشت.

مثال:

The building had a beautiful colonnaded entrance.

معنی(example):

ما از مسیر با ستون‌های متعدد در پارک عبور کردیم.

مثال:

We walked through the colonnaded walkway in the park.

معنی فارسی کلمه colonnaded

: معنی colonnaded به فارسی

دارای ردیف یا مجموعه‌ای از ستون‌ها که معمولاً برای حمایت یا تزئین استفاده می‌شود.