معنی فارسی colophony
B2یک ماده گیاهی چسبنده که از درختانی مانند کاج بدست می‌آید و برای تولید مواد مختلف به کار می‌رود.
A natural resin obtained from pine trees used in making various products like varnishes and inks.
- noun
noun
معنی(noun):
Rosin; the residue left after the distillation of oil of turpentine from liquid resin, used in pharmaceutical preparations, soldering fluxes, and by violinists.
example
معنی(example):
کولوفونی معمولاً در تولید لاک‌ها و جوهرها استفاده می‌شود.
مثال:
Colophony is often used in the production of varnishes and inks.
معنی(example):
هنرمندان در ساخت برخی سازهای موسیقی از کولوفونی استفاده می‌کنند.
مثال:
Artisans apply colophony in the making of certain musical instruments.
معنی فارسی کلمه colophony
:
یک ماده گیاهی چسبنده که از درختانی مانند کاج بدست می‌آید و برای تولید مواد مختلف به کار می‌رود.
