معنی فارسی colorimetry
B2رنگسنجی، علمی که به اندازهگیری و تحلیل رنگها میپردازد.
The science of measuring and analyzing colors.
- NOUN
example
معنی(example):
رنگسنجی علمی است که رنگ اشیاء را اندازهگیری میکند.
مثال:
Colorimetry is a science that measures the color of objects.
معنی(example):
در رنگسنجی، طولموجهای متفاوت نور به رنگهای متفاوتی مربوط میشوند.
مثال:
In colorimetry, different wavelengths of light correspond to different colors.
معنی فارسی کلمه colorimetry
:
رنگسنجی، علمی که به اندازهگیری و تحلیل رنگها میپردازد.