معنی فارسی colorization
B2رنگآمیزی، فرآیند افزودن رنگ به تصاویر سیاه و سفید یا قدیمی.
The process of adding color to black-and-white or monochrome images.
- NOUN
example
معنی(example):
رنگآمیزی فیلمهای قدیمی آنها را لذتبخشتر کرده است.
مثال:
The colorization of old movies has made them more enjoyable.
معنی(example):
تکنیکهای رنگآمیزی به طور قابل توجهی پیشرفت کردهاند.
مثال:
Colorization techniques have evolved significantly.
معنی فارسی کلمه colorization
:
رنگآمیزی، فرآیند افزودن رنگ به تصاویر سیاه و سفید یا قدیمی.