معنی فارسی columbaceous

B2

مربوط به یا شبیه نوعی از پرندگان که به خانواده کبوترها تعلق دارد.

Relating to or resembling the pigeons and doves of the family Columbidae.

example
معنی(example):

این گیاه ساختاری کلمباگونه دارد که گل‌هایش را حمایت می‌کند.

مثال:

This plant has a columbaceous structure that supports its flowers.

معنی(example):

ذات کلمباگونه این موجود به آن اجازه می‌دهد که استتار کند.

مثال:

The columbaceous nature of the creature allows it to camouflage.

معنی فارسی کلمه columbaceous

: معنی columbaceous به فارسی

مربوط به یا شبیه نوعی از پرندگان که به خانواده کبوترها تعلق دارد.