معنی فارسی columbary

B1

کلمباری، مکان یا ساختاری که در آن کبوتران نگهداری می‌شوند.

A structure for housing doves or pigeons.

example
معنی(example):

کلمباری چندین کبوتر را در محفظه‌های کوچک جای داده بود.

مثال:

The columbary housed several pigeons in small compartments.

معنی(example):

یک کلمباری اغلب در باغ‌ها برای علاقه‌مندان به پرندگان یافت می‌شود.

مثال:

A columbary is often found in gardens for bird enthusiasts.

معنی فارسی کلمه columbary

: معنی columbary به فارسی

کلمباری، مکان یا ساختاری که در آن کبوتران نگهداری می‌شوند.