معنی فارسی comaker

B1

شخصی که در فرایند ساخت یا تولید کالایی به طور مشترک با دیگران مشارکت دارد.

Someone who collaborates with others to make or create something.

example
معنی(example):

یک هم‌ساز به قرارداد برای تأیید شراکت خود امضا کرد.

مثال:

A comaker signed the contract to confirm their partnership.

معنی(example):

هم‌ساز به طور مساوی در توسعه پروژه مشارکت کرد.

مثال:

The comaker contributed equally to the project's development.

معنی فارسی کلمه comaker

: معنی comaker به فارسی

شخصی که در فرایند ساخت یا تولید کالایی به طور مشترک با دیگران مشارکت دارد.