معنی فارسی combat fatigue
B1خستگی در میدان جنگ، احساسی از خستگی و استرس ناشی از جنگ و درگیری‌های طولانی.
A state of tiredness and stress experienced by soldiers during lengthy combat situations.
- noun
noun
معنی(noun):
A psychiatric condition characterized by fatigue caused by battle.
example
معنی(example):
او پس از جنگ از خستگی در میدان جنگ رنج می‌برد.
مثال:
He suffered from combat fatigue after the battle.
معنی(example):
خستگی در میدان جنگ به خستگی سربازان در طول درگیری‌های طولانی اشاره دارد.
مثال:
Combat fatigue refers to soldiers' exhaustion during prolonged engagements.
معنی فارسی کلمه combat fatigue
:
خستگی در میدان جنگ، احساسی از خستگی و استرس ناشی از جنگ و درگیری‌های طولانی.
