معنی فارسی combater
B2مبارز، کسی که در نبرد یا رقابت شرکت میکند و تمرینات سختی را برای بهبود مهارتهای خود انجام میدهد.
A person who engages in combat or competition, often involved in rigorous training.
- NOUN
example
معنی(example):
تیم مبارز به شدت برای قهرمانی آینده تمرین کرد.
مثال:
The combate team trained hard for the upcoming championship.
معنی(example):
هر مبارزه برای موفقیت مسابقات حیاتی است.
مثال:
Each combate is vital for the tournament's success.
معنی فارسی کلمه combater
:
مبارز، کسی که در نبرد یا رقابت شرکت میکند و تمرینات سختی را برای بهبود مهارتهای خود انجام میدهد.