معنی فارسی combustor
B1جزء یا تجهیزاتی است که برای ایجاد احتراق در یک فرآیند، مانند موتور، مورد استفاده قرار میگیرد.
A device or component that burns fuel to generate energy, especially in engines.
- NOUN
example
معنی(example):
احتراق در موتور سوخت را برای محرک اشتعال میزند.
مثال:
The combustor in the engine ignites the fuel for propulsion.
معنی(example):
احتراقکننده در موتورهای جت برای احتراق موثر سوخت حیاتی است.
مثال:
A combustor is crucial in jet engines for efficient fuel combustion.
معنی فارسی کلمه combustor
:
جزء یا تجهیزاتی است که برای ایجاد احتراق در یک فرآیند، مانند موتور، مورد استفاده قرار میگیرد.