معنی فارسی come one's way
B1به معنای اتفاق افتادن یا مواجه شدن با چیزی، به ویژه به طور غیر منتظره.
To encounter or experience something unexpected.
- verb
verb
معنی(verb):
To occur or present itself to one
example
معنی(example):
این بار فرصت به سراغ من نیامد.
مثال:
Opportunity didn't come my way this time.
معنی(example):
هر چیزی که به سمت تو بیاید، فقط مثبت بمان.
مثال:
Whatever comes your way, just stay positive.
معنی فارسی کلمه come one's way
:به معنای اتفاق افتادن یا مواجه شدن با چیزی، به ویژه به طور غیر منتظره.