معنی فارسی comedically
B1بهطور خندهدار یا به سبک کمدی.
In a humorous manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وضعیت را به طرز کمدیکالی توضیح داد و جو را سبک کرد.
مثال:
He explained the situation comedically, lightening the mood.
معنی(example):
او روزش را به طرز کمدیکالی توصیف کرد تا دوستانش را سرگرم کند.
مثال:
She comedically described her day to entertain her friends.
معنی فارسی کلمه comedically
:
بهطور خندهدار یا به سبک کمدی.