معنی فارسی comfort station
B1ایستگاه راحتی جایی است که امکاناتی برای استراحت و تجدید قوا در اختیار مسافران قرار میدهد.
A facility providing amenities for travelers.
- noun
noun
معنی(noun):
A public lavatory.
example
معنی(example):
ایستگاه راحتی خدماتی برای مسافران ارائه میدهد.
مثال:
The comfort station provides services for travelers.
معنی(example):
شما میتوانید یک ایستگاه راحتی را در منطقه استراحت پیدا کنید.
مثال:
You can find a comfort station at the rest area.
معنی فارسی کلمه comfort station
:
ایستگاه راحتی جایی است که امکاناتی برای استراحت و تجدید قوا در اختیار مسافران قرار میدهد.