معنی فارسی comfortroot

B1

ریشه‌هایی که به افراد یا چیزها احساس پایداری و راحتی می‌دهند، معمولاً در زندگی یا مکان‌ها.

Roots that provide a sense of stability and comfort, often used metaphorically in personal contexts.

example
معنی(example):

سیستم ریشه‌های راحتی درخت به آن کمک می‌کند تا در بادهای شدید ثابت بماند.

مثال:

The tree's comfortroot system helps it stay stable in high winds.

معنی(example):

باورهای ریشه‌دار او به او در زمان‌های دشوار قدرت می‌داد.

مثال:

Her comfortroot beliefs gave her strength during difficult times.

معنی فارسی کلمه comfortroot

: معنی comfortroot به فارسی

ریشه‌هایی که به افراد یا چیزها احساس پایداری و راحتی می‌دهند، معمولاً در زندگی یا مکان‌ها.