معنی فارسی comfy
A2 /ˈkʌm.fi/راحت، به چیزی که احساس آرامش و آسایش ایجاد کند، اطلاق میشود.
Affording physical comfort or ease; cozy.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Comfortable.
مثال:
The robe and slippers were so warm and comfy she just fell asleep in her chair.
example
معنی(example):
این صندلی واقعاً راحت است که برای مدتهای طولانی بنشینیم.
مثال:
This chair is really comfy to sit in for long periods.
معنی(example):
من عاشق پوشیدن پلیور راحت خود در روزهای سرد هستم.
مثال:
I love wearing my comfy sweater on cold days.
معنی فارسی کلمه comfy
:
راحت، به چیزی که احساس آرامش و آسایش ایجاد کند، اطلاق میشود.