معنی فارسی command language

B1

زبان خاصی که برای نوشتن دستورات به سیستم کامپیوتری استفاده می‌شود.

A formal language used to communicate commands to a computer.

example
معنی(example):

زبان دستوری برای تعامل با کامپیوتر طراحی شده بود.

مثال:

The command language was designed for computer interaction.

معنی(example):

یادگیری زبان دستوری می‌تواند به شما کمک کند تا به طور مؤثرتری برنامه‌نویسی کنید.

مثال:

Learning the command language can help you program more efficiently.

معنی فارسی کلمه command language

: معنی command language به فارسی

زبان خاصی که برای نوشتن دستورات به سیستم کامپیوتری استفاده می‌شود.