معنی فارسی commensals
B1همزیست به موجوداتی اطلاق میشود که در کنار موجودات دیگر زندگی میکنند و اغلب بدون ایجاد آسیب از آنها بهرهبرداری میکنند.
Organisms that live in close association with another species, often benefiting from it without causing harm.
- noun
noun
معنی(noun):
An organism partaking in a commensal relationship.
معنی(noun):
One who eats at the same table.
example
معنی(example):
برخی باکتریها همزیست هستند که در رودههای ما زندگی میکنند.
مثال:
Some bacteria are commensals that live in our intestines.
معنی(example):
همزیستان اغلب بدون ایجاد آسیب از میزبانان خود بهرهمند میشوند.
مثال:
Commensals often benefit from their hosts without causing harm.
معنی فارسی کلمه commensals
:
همزیست به موجوداتی اطلاق میشود که در کنار موجودات دیگر زندگی میکنند و اغلب بدون ایجاد آسیب از آنها بهرهبرداری میکنند.