معنی فارسی commensurability
B2قابلیت مقایسه به توانایی اتصال یا مقایسه دو چیز یا بیشتر در یک زمینه خاص اشاره دارد.
The quality of being able to be measured or compared in a meaningful way.
- NOUN
example
معنی(example):
تحلیلگران قابلیت مقایسه دو سیستم را مورد سؤال قرار دادند.
مثال:
The commensurability of the two systems was questioned by researchers.
معنی(example):
کمبود قابلیت مقایسه بین این اندازهگیریهای مختلف موفقیت وجود دارد.
مثال:
There is a lack of commensurability between these different measures of success.
معنی فارسی کلمه commensurability
:
قابلیت مقایسه به توانایی اتصال یا مقایسه دو چیز یا بیشتر در یک زمینه خاص اشاره دارد.