معنی فارسی commentation
B1فرایند یا عمل نظر دادن یا توضیح دادن در مورد یک موضوع.
The act of commenting or providing commentary on a subject.
- NOUN
example
معنی(example):
نقد او بر مقاله بصیرتی بود.
مثال:
Her commentation on the article was insightful.
معنی(example):
نقد و بررسیهای ارائه شده روشنایی لازم را به بحث داد.
مثال:
The commentation provided needed clarity to the discussion.
معنی فارسی کلمه commentation
:
فرایند یا عمل نظر دادن یا توضیح دادن در مورد یک موضوع.