معنی فارسی commiserate

B2 /kəˈmɪzəɹət/

همدردی کردن، به معنای ابراز همدردی و احساس همدلی نسبت به کسی است که در شرایط دشواری قرار دارد.

To express sympathy or sorrow; to share in someone else's feelings of grief or distress.

adjective
معنی(adjective):

Commiserating, pitying, lamentful

example
معنی(example):

آنها پس از اینکه او شغلش را از دست داد، با او همدردی کردند.

مثال:

They commiserated with her after she lost her job.

معنی(example):

مهم است که با دوستانتان در زمان‌هایی که دوران سختی را می‌گذرانند همدردی کنید.

مثال:

It is important to commiserate with friends when they are going through tough times.

معنی فارسی کلمه commiserate

: معنی commiserate به فارسی

همدردی کردن، به معنای ابراز همدردی و احساس همدلی نسبت به کسی است که در شرایط دشواری قرار دارد.