معنی فارسی commo
B1کامو، اصطلاحی عامیانه برای اشاره به افسر ارتباطات به ویژه در سازمانهای نظامی.
A slang term often used to refer to a communications officer, particularly in military contexts.
- noun
noun
معنی(noun):
A communist.
example
معنی(example):
در نیروی دریایی، یک کامو به افسر ارتباطات اشاره دارد.
مثال:
In the navy, a commo refers to the communications officer.
معنی(example):
اصطلاح کامو به طور معمول در زبان عامیانه نظامی استفاده میشود.
مثال:
The term commo is often used in military slang.
معنی فارسی کلمه commo
:
کامو، اصطلاحی عامیانه برای اشاره به افسر ارتباطات به ویژه در سازمانهای نظامی.