معنی فارسی commodify

B2

کالا کردن، به معنای تبدیل چیزها به محصولات قابل خرید و فروش، و همچنین ایجاد ارزش اقتصادی برای آن‌ها.

To turn something into a commodity; to treat it as a product that can be traded.

verb
معنی(verb):

To make something into a commodity, sometimes at the expense of its intrinsic value.

example
معنی(example):

کالا کردن چیزی به معنای تبدیل آن به محصولی است که می‌تواند خرید و فروش شود.

مثال:

To commodify something means to make it a product that can be bought and sold.

معنی(example):

زمانی که هنر را کالا می‌کنیم، گاهی اوقات معنی عمیق آن را از دست می‌دهیم.

مثال:

When we commodify art, we sometimes lose its deeper meaning.

معنی فارسی کلمه commodify

: معنی commodify به فارسی

کالا کردن، به معنای تبدیل چیزها به محصولات قابل خرید و فروش، و همچنین ایجاد ارزش اقتصادی برای آن‌ها.