معنی فارسی commoditise
B1کالا کردن، به‌معنی تبدیل یک محصول یا خدمت به کالای عمومی و بدون تمایز است.
To make a product or service widely available and easily interchangeable with others in the market.
- verb
verb
معنی(verb):
To transform into a commodity
example
معنی(example):
شرکت‌ها سعی می‌کنند محصولات خود را به کالا تبدیل کنند تا در بازار رقابت کنند.
مثال:
Companies try to commoditise their products to compete in the market.
معنی(example):
وقتی خدمات به کالا تبدیل می‌شود، ویژگی خاص خود را از دست می‌دهد.
مثال:
When a service becomes commoditised, it loses uniqueness.
معنی فارسی کلمه commoditise
:
کالا کردن، به‌معنی تبدیل یک محصول یا خدمت به کالای عمومی و بدون تمایز است.
