معنی فارسی commonly
B1 /ˈkɑmənli/به صورت رایج، به طور عمومی، در موقعیتها یا شرایط معمولی.
In a general manner; usually or typically.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
As a rule; frequently; usually
معنی(adverb):
In common; familiarly
example
معنی(example):
این کلمه به طور عمومی در مکالمات روزمره استفاده میشود.
مثال:
This word is commonly used in everyday conversation.
معنی(example):
بهطور کلی، مردم ترجیح میدهند که آنلاین خرید کنند.
مثال:
Commonly, people prefer to shop online.
معنی فارسی کلمه commonly
:
به صورت رایج، به طور عمومی، در موقعیتها یا شرایط معمولی.