معنی فارسی commonsense

B1

عقل سلیم، توانایی قضاوت و تصمیم‌گیری بر اساس تجربه و استدلال منطقی است.

Good sense and sound judgment in practical matters.

adjective
معنی(adjective):

Attributive form of common sense

example
معنی(example):

استفاده از کلاه‌خود هنگام دوچرخه‌سواری فقط عقل سلیم است.

مثال:

It's just commonsense to wear a helmet while riding a bike.

معنی(example):

استفاده از عقل سلیم می‌تواند به شما کمک کند از موقعیت‌های خطرناک جلوگیری کنید.

مثال:

Using commonsense can help you avoid dangerous situations.

معنی فارسی کلمه commonsense

: معنی commonsense به فارسی

عقل سلیم، توانایی قضاوت و تصمیم‌گیری بر اساس تجربه و استدلال منطقی است.