معنی فارسی commorancies
B1وضعیتهای زندگی یا همزیستی که در آن دو یا چند گونه به صورت متقابل سود میبرند.
The plural form of commorancy, referring to multiple instances of living together mutually beneficially.
- NOUN
example
معنی(example):
این محقق بر روی انواع مختلف commorancies که در اکوسیستمهای مختلف یافت میشود، تمرکز کرد.
مثال:
The researcher focused on different types of commorancies found in various ecosystems.
معنی(example):
چندین commorancies وجود دارد که تعامل میان گونهها را تسهیل میکند.
مثال:
There are several commorancies that facilitate interaction among species.
معنی فارسی کلمه commorancies
:
وضعیتهای زندگی یا همزیستی که در آن دو یا چند گونه به صورت متقابل سود میبرند.