معنی فارسی commotion

B1 /kəˈmoʊ.ʃən/

هیاهو، به معنای شلوغی، سر و صدا یا نگرانی است که به‌طور ناگهانی در یک محیط ایجاد می‌شود.

A noisy disturbance or confusion.

noun
معنی(noun):

A state of turbulent motion.

معنی(noun):

An agitated disturbance or a hubbub.

معنی(noun):

Sexual excitement.

example
معنی(example):

بعد از اعلامیه در راهرو هیاهویی بود.

مثال:

There was a commotion in the hallway after the announcement.

معنی(example):

هیاهوی ناگهانی همه را وادار به نگاه کردن به دور و برش کرد.

مثال:

The sudden commotion made everyone look around.

معنی فارسی کلمه commotion

: معنی commotion به فارسی

هیاهو، به معنای شلوغی، سر و صدا یا نگرانی است که به‌طور ناگهانی در یک محیط ایجاد می‌شود.