معنی فارسی communality
B1کمونالیته به معنای حس مشترک و پیوند همبستگی در یک جامعه است.
The sense of shared experience and bond that exists within a community.
- NOUN
example
معنی(example):
کمونالیته پیوندی است که جامعه را به هم متصل میکند.
مثال:
Communality is the bond that holds the community together.
معنی(example):
احساس کمونالیته میتواند انسجام اجتماعی را تقویت کند.
مثال:
The sense of communality can enhance social cohesion.
معنی فارسی کلمه communality
:
کمونالیته به معنای حس مشترک و پیوند همبستگی در یک جامعه است.