معنی فارسی commutableness
B1قابل تعویض بودن به ویژگی ای اشاره دارد که امکان جایگزینی یا تبادل اشیاء را فراهم میکند.
The state of being able to be exchanged or substituted.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل تعویض بودن بلیطها باعث میشود که تعویض قطار آسان باشد.
مثال:
The commutableness of tickets makes it easy to switch trains.
معنی(example):
قابل تعویض بودن آنها انعطافپذیری را در برنامههای سفر فراهم میکند.
مثال:
Their commutableness promotes flexibility in travel plans.
معنی فارسی کلمه commutableness
:
قابل تعویض بودن به ویژگی ای اشاره دارد که امکان جایگزینی یا تبادل اشیاء را فراهم میکند.