معنی فارسی commutatively

B1

به طور جابجایی، به ویژگی‌ای اشاره دارد که در آن تغییر ترتیب عناصر تاثیری بر نتیجه ندارد.

In a commutative manner, elements can be rearranged without affecting the outcome.

example
معنی(example):

اعداد می‌توانند به صورت جابجایی در هر ترتیبی جمع شوند.

مثال:

The numbers can be added commutatively in any order.

معنی(example):

عملیات‌هایی که به صورت جابجایی عمل می‌کنند، محاسبات را ساده‌تر می‌کنند.

مثال:

Operations that work commutatively simplify calculations.

معنی فارسی کلمه commutatively

: معنی commutatively به فارسی

به طور جابجایی، به ویژگی‌ای اشاره دارد که در آن تغییر ترتیب عناصر تاثیری بر نتیجه ندارد.