معنی فارسی comodato

B1

نوعی قرارداد قرض دادن که در آن مالکیت چیزی به طور موقت به شخص دیگری منتقل می‌شود.

A type of contract for borrowing goods, where ownership remains with the lender

example
معنی(example):

قرارداد به صورت یک کمیلاتو نوشته شده بود.

مثال:

The contract was written in the form of a comodato.

معنی(example):

او کتاب را تحت یک قرارداد کمیلاتو اجاره کرد.

مثال:

He borrowed the book under a comodato agreement.

معنی فارسی کلمه comodato

: معنی comodato به فارسی

نوعی قرارداد قرض دادن که در آن مالکیت چیزی به طور موقت به شخص دیگری منتقل می‌شود.