معنی فارسی compact car
B1خودرویی که ابعاد کوچکتر و فضای کمتری دارد و معمولاً برای استفاده شهری مناسبتر است.
A small, economical car designed for efficient use of space.
- NOUN
example
معنی(example):
یک خودروی جمع و جور کوچکتر از یک خودروی استاندارد است و پارک کردن آن آسانتر است.
مثال:
A compact car is smaller than a standard car, making it easier to park.
معنی(example):
بسیاری از مردم برای رانندگی در شهر خودروهای جمع و جور را ترجیح میدهند.
مثال:
Many people prefer compact cars for city driving.
معنی فارسی کلمه compact car
:
خودرویی که ابعاد کوچکتر و فضای کمتری دارد و معمولاً برای استفاده شهری مناسبتر است.