معنی فارسی compactness

B2

فشردگی به حالت یا ویژگی چیزهایی اطلاق می‌شود که به طور مؤثری جا را اشغال می‌کنند، بدون لزوم جا دادن فضای اضافی.

The quality of being closely packed together; efficiency in space usage.

noun
معنی(noun):

The state of being compact

example
معنی(example):

فشردگی طراحی آن را کاربرپسند می‌کند.

مثال:

The compactness of the design makes it user-friendly.

معنی(example):

فشردگی بسته‌بندی برای حمل و نقل مفید است.

مثال:

The compactness of the package is beneficial for shipping.

معنی فارسی کلمه compactness

: معنی compactness به فارسی

فشردگی به حالت یا ویژگی چیزهایی اطلاق می‌شود که به طور مؤثری جا را اشغال می‌کنند، بدون لزوم جا دادن فضای اضافی.