معنی فارسی companding
B2فرایند ترکیب و فشرده‌سازی سیگنال‌های صوتی به منظور بهبود کیفیت.
The process of combining and compressing audio signals to improve quality.
- noun
noun
معنی(noun):
A process in which noise in a signal is reduced by selective compression and expansion
example
معنی(example):
کمپاندینگ به کاهش نویز در سیستم‌های ارتباطی کمک می‌کند.
مثال:
Companding helps in reducing noise in communication systems.
معنی(example):
ما در حال مطالعه تأثیرات کمپاندینگ در فناوری صوتی هستیم.
مثال:
We are studying the effects of companding in audio technology.
معنی فارسی کلمه companding
:
فرایند ترکیب و فشرده‌سازی سیگنال‌های صوتی به منظور بهبود کیفیت.
