معنی فارسی companero
A2رفیق، دوست، همکار، بهویژه در زمینههای تحصیلی یا کاری.
A companion or mate, especially in an academic or work context.
- NOUN
example
معنی(example):
او رفیق من در کلاس است.
مثال:
He is my companero in class.
معنی(example):
من رفیق خود را در کافی شاپ ملاقات کردم.
مثال:
I met my companero at the coffee shop.
معنی فارسی کلمه companero
:
رفیق، دوست، همکار، بهویژه در زمینههای تحصیلی یا کاری.