معنی فارسی comparition

B1

مقایسه، عمل مقایسه کردن دو یا چند چیز برای شناخت تفاوت‌ها یا شباهت‌ها.

The act of comparing two or more things to understand their differences or similarities.

example
معنی(example):

مقایسه این دو روش تفاوت‌های قابل توجهی را نشان می‌دهد.

مثال:

The comparition of the two methods shows significant differences.

معنی(example):

مقایسه آنها برای تصمیم نهایی حیاتی بود.

مثال:

Their comparition was crucial for the final decision.

معنی فارسی کلمه comparition

: معنی comparition به فارسی

مقایسه، عمل مقایسه کردن دو یا چند چیز برای شناخت تفاوت‌ها یا شباهت‌ها.