معنی فارسی compearance
B1حاضر شدن یا ظاهر شدن در یک مکان، به ویژه در موقعیتهای رسمی.
The act of appearing or showing up, typically in a formal setting.
- NOUN
example
معنی(example):
حضور او در این رویداد همه را شگفتزده کرد.
مثال:
Her compearance at the event surprised everyone.
معنی(example):
حضور مدیر جدید احساسی از امید را به همراه داشت.
مثال:
The compearance of the new director brought a sense of hope.
معنی فارسی کلمه compearance
:
حاضر شدن یا ظاهر شدن در یک مکان، به ویژه در موقعیتهای رسمی.