معنی فارسی compensable

C1

قابل جبران، به وضعیتی اشاره دارد که در آن خسارات می‌توانند بازپرداخت شوند.

Eligible for compensation, particularly in legal or insurance contexts.

adjective
معنی(adjective):

Able to be compensated; entitling one to compensation.

example
معنی(example):

زیان‌های ناشی از تصادف توسط شرکت بیمه قابل جبران تشخیص داده شد.

مثال:

The damages from the accident were deemed compensable by the insurance company.

معنی(example):

او پس از سیلاب، برای زیان‌های جبران‌پذیر خود ادعای خسارت کرد.

مثال:

He filed a claim for his compensable losses after the flood.

معنی فارسی کلمه compensable

: معنی compensable به فارسی

قابل جبران، به وضعیتی اشاره دارد که در آن خسارات می‌توانند بازپرداخت شوند.