معنی فارسی complaisant
B2 /kəmˈpleɪsənt/خوش‌خواب یعنی کسی که مایل است دیگران را راضی و خشنود کند و به خواسته‌های آن‌ها احترام بگذارد.
Showing a willingness to please others; obliging.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Compliant.
معنی(adjective):
Willing to do what pleases others; obliging.
معنی(adjective):
Polite; showing respect.
example
معنی(example):
او بسیار خوش‌خواب و همیشه مشتاق به کمک به دیگران بود.
مثال:
She was very complaisant, always eager to help others.
معنی(example):
طبع خوش‌خواب او را در میان همسالانش محبوب کرده بود.
مثال:
His complaisant nature made him popular among his peers.
معنی فارسی کلمه complaisant
:
خوش‌خواب یعنی کسی که مایل است دیگران را راضی و خشنود کند و به خواسته‌های آن‌ها احترام بگذارد.
