معنی فارسی compoer

B1

شخصی که به تألیف موسیقی و آثار هنری مشغول است.

A person who composes music.

example
معنی(example):

آهنگساز معروف سمفونی‌ها و اپراها را نوشت.

مثال:

The famous compoer wrote symphonies and operas.

معنی(example):

هر آهنگساز یک سبک و صدای منحصر به فرد دارد.

مثال:

Every compoer has a unique style and sound.

معنی فارسی کلمه compoer

: معنی compoer به فارسی

شخصی که به تألیف موسیقی و آثار هنری مشغول است.