معنی فارسی compreg
B1کمپرگ، به مفهوم بارداری یا داشتن وضعیت بارداری اشاره دارد.
To become pregnant; the condition of carrying a developing embryo or fetus.
- VERB
example
معنی(example):
پزشکان توضیح دادند که چگونه بدن می‌تواند در شرایط خاص باردار شود.
مثال:
Doctors explained how the body can compreg during certain conditions.
معنی(example):
بحث به چگونگی باردار شدن حیوانات در طبیعت متمرکز شد.
مثال:
The discussion focused on how animals compreg in the wild.
معنی فارسی کلمه compreg
:
کمپرگ، به مفهوم بارداری یا داشتن وضعیت بارداری اشاره دارد.
