معنی فارسی comprehends

B1

درک کردن به معنای فهمیدن یا تجزیه و تحلیل مفاهیم و اطلاعات به شکل صحیح است.

To grasp the meaning, nature, or importance of something.

verb
معنی(verb):

To include, comprise; to contain.

معنی(verb):

To understand or grasp fully and thoroughly.

example
معنی(example):

او مفهوم را به سرعت درک می‌کند.

مثال:

She comprehends the concept quickly.

معنی(example):

او بیشتر از آنچه که نشان می‌دهد درک می‌کند.

مثال:

He comprehends more than he lets on.

معنی فارسی کلمه comprehends

: معنی comprehends به فارسی

درک کردن به معنای فهمیدن یا تجزیه و تحلیل مفاهیم و اطلاعات به شکل صحیح است.