معنی فارسی compursion
B1کمپورشن به معنای انگیزهای است که فرد را به انجام عمل نیکی ترغیب میکند.
A strong inner drive to act in a compassionate or helpful way.
- NOUN
example
معنی(example):
کمپورشن او باعث شد که به مرد بیخانمان در خیابان کمک کند.
مثال:
Her compursion led her to help the homeless man on the street.
معنی(example):
احساس کمپورشن، او را به تصمیمگیری برای داوطلب شدن در پناهگاه حیوانات واداشت.
مثال:
Feeling a sense of compursion, he decided to volunteer at the animal shelter.
معنی فارسی کلمه compursion
:
کمپورشن به معنای انگیزهای است که فرد را به انجام عمل نیکی ترغیب میکند.