معنی فارسی conand

B1

شناسایی کردن به معنای تعیین وضوح در یک زمینه خاص است.

To determine or establish something in a specific context.

example
معنی(example):

این راه حل به‌طور خاص برای این مشکل مؤثر شناسایی شده است.

مثال:

The solution is conand to be effective for this problem.

معنی(example):

کارشناسان تشخیص داده‌اند که یافته‌ها رویکرد را تغییر خواهند داد.

مثال:

Experts conand that the findings will change the approach.

معنی فارسی کلمه conand

: معنی conand به فارسی

شناسایی کردن به معنای تعیین وضوح در یک زمینه خاص است.