معنی فارسی concactenated
B1Concactenated به معنای متصل شدن یا ترکیب شدن به یکدیگر به ویژه در مباحث کامپیوتری است.
Joined together, typically referring to strings in programming.
- VERB
example
معنی(example):
رشته‌ها به هم متصل شدند تا جمله‌ای بلندتر تشکیل دهند.
مثال:
The strings were concactenated to form a longer sentence.
معنی(example):
در برنامه‌نویسی، رشته‌ها معمولاً با استفاده از توابع خاصی به هم متصل می‌شوند.
مثال:
In programming, strings are often concactenated using certain functions.
معنی فارسی کلمه concactenated
:
Concactenated به معنای متصل شدن یا ترکیب شدن به یکدیگر به ویژه در مباحث کامپیوتری است.
