معنی فارسی concealedness

B1

وضعیت یا کیفیت پنهان بودن یا مخفی بودن.

The state of being concealed or hidden.

example
معنی(example):

پنهان بودن احساسات او فهم او را دشوار کرده بود.

مثال:

The concealedness of his feelings made it hard to understand him.

معنی(example):

پنهان بودن نیت‌های او مشکوک بود.

مثال:

The concealedness of her intentions was suspicious.

معنی فارسی کلمه concealedness

: معنی concealedness به فارسی

وضعیت یا کیفیت پنهان بودن یا مخفی بودن.