معنی فارسی conceptiveness

B1

توانایی یا کیفیت داشتن ایده‌ها و مفاهیم جدید.

The ability or quality of generating original ideas.

example
معنی(example):

تصورات او به او اجازه می‌داد تا فراتر از واضح‌ها را ببیند.

مثال:

Her conceptiveness allowed her to see beyond the obvious.

معنی(example):

تفکر ایده‌پردازانه تیم به طراحی‌های نوآورانه منجر شد.

مثال:

The conceptiveness of the team led to groundbreaking designs.

معنی فارسی کلمه conceptiveness

: معنی conceptiveness به فارسی

توانایی یا کیفیت داشتن ایده‌ها و مفاهیم جدید.