معنی فارسی concert
B1 /kənˈsɝt/کنسرت، یک رویداد موسیقی زنده که در آن هنرمندان برای مخاطبان اجرا میکنند.
A live performance of music in front of an audience.
- NOUN
example
معنی(example):
ما این آخر هفته به یک کنسرت میرویم.
مثال:
We are going to a concert this weekend.
معنی(example):
کنسرت فوقالعاده بود و گروه تمام آهنگهای محبوب خود را نواخت.
مثال:
The concert was amazing and the band played all their hits.
معنی فارسی کلمه concert
:
کنسرت، یک رویداد موسیقی زنده که در آن هنرمندان برای مخاطبان اجرا میکنند.